برای آغاز سخن میخواهیم به گذشته برگردیم، دوستاران فرهنگ و ادب
ایران با شما، آثار و خانواده شما آشنا هستند و حتما خیلیها کنجاوند که در
مورد زندگی و تحصیلات شما بدانند، لطفا در این باره توضیح دهید.
من متولد سال 1310 تهران هستم در خیابانی که امروزه به اسم سیتیر معروف
است و قدیم به آن قوامالسلطنه میگفتند. آنجا خانه اجدادی ما بود که
چندین حیاط و ساختمان و اتاق پشت هم و تودرتو داشت. در کنار این خانه، بخش
کوچکی از ساختمانهای وزارت جنگ بود، روزی رضاشاه به آنجا آمد و آنجا را
دید زد، بعد دستور داد که این زمین و خانههای اطراف را از صاحبان آنها
برای وزارت جنگ خریداری کنند. پدر من خیلی جوان بود -من با پدرم 22 سال
تفاوت سنی داشتم- زور پدرم به رضاشاه و دارودستهاش نمیرسید و نمیتوانست
مخالفت کند. مدتی مقاومت کرد ولی فشار خیلی قوی بود و سال 1314 از آن خانه
بیرون آمدیم. بعد آن ساختمان را خراب کردند و هنرستان دخترانه ساختند،
دوران دبستان را در دبستانی در خیابان نادری -که الان به جمهوری معروف است-
گذراندم. بعد خانه ما عوض شد، دوران دبیرستان را در دبیرستان شاهدخت در
میدان بهارستان گذراندم، بعد از فراغت از دبیرستان سال ششم ادبی شاگرد اول
شدم و از محمدرضا شاه جایزه گرفتم و عکس آن مراسم و جایزه گرفتن را هم
دارم. چون خیلی شاگرد زرنگی بودم میخواستم طب بخوانم. آن زمان مد بود که
همه به رشته پزشکی بروند و دکتر شوند.